قتل سریالی ۴ فرزند توسط بیرحمترین پدر در مشهد
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۵۶۷۷۰
مرد شیشهای که از مرداد سال گذشته در زندان به سر میبرد، قتل پسر معلولش را پذیرفت و جزئیات این جنایت تکان دهنده را درحالی مقابل دوربین قوه قضاییه بازسازی کرد که مدعی است دختر ۱۰ روزه و نوزادان دو قلویش به دلیل عوارض مادرزادی فوت کرده اند.
مرداد سال گذشته بود که زنی با مراجعه به کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی از یک جنایت تکان دهنده در مشهد پرده برداشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با ادعای این زن، تحقیقات غیرمحسوس کارآگاهان با صدور دستورات قاضی وقت شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در این باره آغاز و مشخص شد که زن مذکور یکی از دختران نوجوان برادرش را به عقد پسر خود درآورده است و اکنون برای شروع زندگی مشترک آنان دچار اختلافاتی با یکدیگر شده اند.
در ابتدا این ماجرا به کینه و اختلافات خانوادگی گره خورد و این احتمال وجود داشت که زن یاد شده برای انتقامی سخت این ادعا را مطرح کرده تا برادرش را درگیر مخمصهای هولناک کند، اما کارآگاهان با راهنمایی مقام قضایی بررسیهای خود را به طور نامحسوس در حالی ادامه دادند که تحقیقات بیشتر نشان داد همسر اسماعیل (مظنون به قتل) نیز که به موادمخدر صنعتی اعتیاد داشت از وی طلاق گرفته و به مکان نامعلومی رفته است. با وجود این، آنها پسر خردسالی به نام «محمد» داشته اند که هم اکنون از وی خبری نیست!
این گونه بود که پرونده معماگونه این ماجرا پیچیدهتر شد و در نهایت کارآگاهان با صدور دستوراتی از سوی قاضی ویژه قتل عمد، مرد ۳۵ ساله را دستگیر و به مقر انتظامی هدایت کردند. ادامه بررسیها بیانگر آن بود که «اسماعیل» اعتیاد شدیدی به موادمخدر صنعتی دارد و روزگار تلخی را در کنار دو دختر ۹ و ۱۲ ساله اش میگذراند و پسر ۷ ساله او نیز به دلیل بدسرپرستی با دستور قضایی در بهزیستی به سر میبرد.
این مرد معتاد که تحت بازجوییهای تخصصی قرار گرفته بود ابتدا همه اتهامات را انکار کرد و مدعی شد اصلا فرزندی به نام «محمد» نداشته است! به همین دلیل کارآگاهان دایره قتل عمد پلیس آگاهی در جست وجوی همسر مطلقه «اسماعیل» برآمدند تا این که وی را در یکی از روستاهای اطراف منطقه خواجه ربیع مشهد پیدا کردند که به عقد موقت مرد دیگری درآمده و به دنبال سرنوشت خودش رفته بود.
این زن جوان که گویی هنوز از همسر سابقش وحشت داشت وقتی در پناه پلیس قرار گرفت به قتل پسرش در سال ۹۹ اشاره کرد و در حضور سرهنگ نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) گفت: آن روز وقتی به خانه آمدم پسرم را با چهرهای کبود پیدا کردم و بعد فهمیدم که «اسماعیل» او را خفه کرده است!
بعد هم جسد پسرم را در گورستان روستای دستگردان دفن کرد و من هم طلاق گرفتم! با اظهارات این زن جوان، دیگر تردیدی وجود نداشت که مرد شیشهای پسر خردسالش را به قتل رسانده است؛ بنابراین او با این اسناد جدید دوباره تحت بازجویی قرار گرفت و این بار به قتل پسرش اعتراف کرد. او درباره این حادثه وحشتناک گفت: ازدواج ما فامیلی بود و بیشتر فرزندانم مشکل مادرزادی داشتند. پسرم نیز معلول بود و سال گذشته (۹۹) درحالی که یک سال بیشتر نداشت او را خفه کردم و جسدش را شبانه به گورستان روستا بردم، اما چون تبری پیدا نکردم که او را دفن کنم درون روزنهای انداختم که بین دو قبر ایجاد شده بود. از آن روز به بعد هم این راز را در سینه خودم پنهان کردم و هیچ کس از آن خبر نداشت.
وی درباره مرگ مشکوک دختر و پسر دوقلویش نیز گفت: من آنها را نکشتم، اما دوقلوهایم به دلیل همین مشکلات ژنتیکی هفت ماهه به دنیا آمدند و در مرکز درمانی خیریهای فوت کردند من هم که پولی برای پرداخت هزینههای بیمارستان نداشتم دیگر به دنبال اجساد آنها نرفتم و بیمارستان با هزینه خودش آنها را دفن کرده است!
در پی اعترافات مرد شیشه ای، گروه ویژه کارآگاهان در کنار قاضی عارفی راد (قاضی وقت شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد) عازم گورستان روستا شدند و پس از مدتی جست وجو به بقایای جسد یک کودک دست یافتند که متهم مدعی بود جسد فرزند معلولش را از همان روزنه درون یکی از قبرها رها کرده است. بقایای جسد این کودک برای انجام آزمایشهای تخصصی به پزشکی قانونی انتقال یافت و متهم نیز با دستور قاضی ویژه قتل عمد روانه زندان شد.
در حالی که قاضی دکتر صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمد) ادامه رسیدگی به این پرونده جنایی را در شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به عهده گرفته بود، اسنادی از مرگ مرموز یک دختر ۱۰ روزه دیگر به دست آمد که بررسیها نشان میداد این دختر که «خدیجه» نام داشت در همان دوران نوزادی جان خود را از دست داده است و کس دیگری از این ماجرای تلخ اطلاعی ندارد. با انتقال متهم از زندان به شعبه ویژه پروندههای جنایی، وی در پاسخ به سوالات تخصصی مقام قضایی گفت: آن دخترم از همان بدو تولد دچار مشکلات تنفسی بود تا این که ۱۰ روز بعد فوت کرد و من هم جسد او را دفن کردم، چون پولی برای پرداخت هزینههای پزشکی و کفن و دفن او نداشتم!
با پیچیدهتر شدن ماجرای مرگ چهار کودک و نوزاد در حوادثی تلخ، روز گذشته مقدمات بازسازی صحنه جنایت فراهم شد و با دستور قاضی صفری، «اسماعیل» به منزل محل سکونت قبلی خود انتقال یافت تا جزئیات این حوادث تکان دهنده را بازسازی کند.
مرد شیشهای که مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاده بود، پس از تفهیم اتهام و ارشاد و نصایح قاضی ویژه قتل عمد، به معرفی کامل خود پرداخت و گفت: آن روز موادمخدر مصرف کرده بودم و پسرم بی تابی میکرد به همین دلیل او را از روی زمین بلند کردم و در حالی که سیفون سینک ظرفشویی بسته بود، شیر آب را باز کردم سپس سر فرزندم را درون سینک (که آن زمان دوقلو بود) فرو بردم تا این که بالاخره دیدم نفس نمیکشد چرا که او معلول بود و دست و پا نمیزد! بعد از آن که همسرم به خانه آمد و اوضاع را دید، به او گفتم خودش مرده! ولی او که خودش هم به موادمخدر صنعتی اعتیاد داشت، این موضوع را باور نکرد! در عین حال شبانه پیکر بی جان پسرم را به گورستان بردم و از همان روزنهای که نشان دادم درون یک قبر رها کردم!
متهم این پرونده جنایی همچنین درباره مرگ دختر و پسر دوقلو و دختر نوزاد دیگرش، همان ادعاهای قبلی را بیان کرد و بدین ترتیب راز مرگ سه فرزند دیگر وی درحالی در پرده ابهام قرار دارد که استعلام کارآگاهان از مرکز درمانی نشان میدهد دختر ۱۰ روزه (خدیجه) نیز از همان بدو تولد دچار مشکلات ریوی بوده است. تحقیقات بیشتر با دستورات قاضی ویژه قتل عمد مشهد برای کشف زوایای پنهان این حوادث پیچیده توسط سروان عظیمی مقدم (افسر پرونده) همچنان ادامه دارد.
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: قتل هولناک پلیس آگاهی قاضی ویژه قتل عمد مرد شیشه ای ۱۰ روز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۵۶۷۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قتل جوان ۴۰ ساله به دست بادیگاردها
به گزارش تابناک، صبح هفدهم آذر سال ۹۸، رهگذری که سوار بر خودرو از جاده کلات عبور می کرد ناگهان در حاشیه کال کشف،جسد مردی را دید که بخشی از آن توسط حیوانات خورده شده بود. طولی نکشید که این ماجرای وحشتناک در بی سیم های پلیس پیچید و بدین ترتیب گروهی از نیروهای کلانتری خلق آباد عازم محل کشف جسد شدند و با تایید درستی خبر ،مراتب را به قاضی علی اکبر احمدی نژاد(قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه)اطلاع دادند. دقایقی بعد با حضور مقام قضایی در صحنه کشف جسد ،تحقیقات آغاز و مشخص شد جسد خون آلود مربوط به جوان معتادی به نام «هادی» است که حدود ۸ ساعت از مرگ وی می گذرد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، بررسی های میدانی مقام قضایی ادامه یافت و گروهی از کارآگاهان پلیس آگاهی استان خراسان رضوی به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی(رئیس دایره قتل عمد آگاهی)به واکاوی این ماجرای تکان دهنده پرداختند.
درحالی که پزشکان قانونی وارد آمدن صدمات متعدد و شکستگی های دنده ای بر اثراصابت جسم سخت را یکی از دلایل مهم مرگ جوان۴۰ ساله تشخیص داده بودند،خورده شدن بخشی از گردن و صورت وی توسط حیوانات،چالشی در تعیین علت دقیق مرگ به وجود آورد اما ردیابی های اطلاعاتی کارآگاهان به نتیجه رسید و با پیگیری گوشی تلفن دو جوان به نام های مرتضی و محمد شناسایی شدند که در یک شرکت مراقبتی و حفاظتی خصوصی مشغول فعالیت بودند.
وقتی دو متهم به پلیس آگاهی هدایت شدند بررسی های تخصصی نشان داد که آن ها ماجرایی رمزآلود را پنهان می کنند به همین دلیل تحقیقات ادامه یافت که در نهایت گوشهای از پازل مرگ مشکوک«هادی» نمایان شد. یکی از متهمان که با رصد گوشی تلفن در چنگ قانون گرفتار شده بود، به افسر تحقیق گفت:ما در یک شرکت حفاظتی و مراقبتی خصوصی و در یک محدوده خاص به گشت زنی می پرداختیم تا از اموال مراقبت کنیم و به این منظور معتادان را می گرفتیم و به مرکز ترک اعتیاد تحویل می دادیم! چند روز قبل هم فردی را در خیابان شهید طرحچی گرفتیم و او را به زور سوار خودرو کردیم که ناگهان خودش را از درون خودرو به بیرون پرت کرد و متواری شد اما بعد متوجه شدیم که گوشی تلفن او داخل خودرو جا مانده است!
در همین حال متهم دیگر پرونده گفت:گوشی را «محمد» به من داد تا آن را به کلانتری تحویل بدهم ! چرا که در خیابان شهید طرحچی یک معتاد را سوار کردیم اما وقتی از درون خودرو گریخت گوشی تلفن او جا ماند ما برخی افراد را با باتوم می زدیم که دیگر به آن جا نیایند!
با تغییر و تحولات قضایی در شعبه ویژه قتل عمد،قاضی دکتر صادق صفری ادامه تحقیق در این پرونده «جنایی»را در سمت قاضی ویژه قتل عمد به عهده گرفت و بدین ترتیب بررسی های موشکافانه برای تکمیل پازل این پرونده ادامه یافت. از سوی دیگر با جمع آوری مستندات دقیق و سوالات تخصصی از متهمان، روند بررسی های جنایی با اظهارات مدیر موسسه حفاظتی و مراقبتی به جایی رسید که مشخص شد متهمان از باتوم،شوکر و افشانه نیز استفاده می کنند و بنا به تحقیقات قاضی صفری آن ها برای کتک زدن جوان۴۰ ساله نیز از ضربات مهلک باتوم بهره برده اند.
این گونه بود که با تکمیل تحقیقات قرار جلب به دادرسی از سوی قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب صادر شد و این پرونده با تایید قرار مذکور در دادستانی ،درشعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مورد رسیدگی قرارگرفت.
با توجه به اهمیت و حساسیت این ماجرای جنایی، جلسات محاکمه متهمان به ریاست قاضی حجت الاسلام محمد شجاع پورفدکی آغاز شد و دو متهم زیر رگبار سوالات فنی و انحرافی قرارگرفتند ودر پاسخ به سوالات به تناقض گویی افتادند.
درآخرین جلسه رسیدگی که دو روز قبل در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی برگزار شد، هردو متهم درکنار وکلای مدافع پای میز محاکمه ایستادند و به سوالات قضات باتجربه دادگاه پاسخ دادند اما درنهایت چالش های پرونده جنایی به چاشنی انکار متهمان نیز گره خورد!
در این جلسه محاکمه که مستشاری آن را نیز قاضی حسین بهمن آبادی به عهده داشت ابتدا اولیای دم تقاضای صدور قصاص نفس کردند و سپس با دفاعیات وکلای مدافع،متهمان نیز در برابر میز عدالت ایستادند. درادامه جلسه رسیدگی به این پرونده جنایی،قاضی شجاع پورفدکی از یکی از متهمان پرسید:شما چرا معتادان رابه مرکز ترک اعتیاد انتقال می دادید؟ این موضوع به شما چه ربطی داشت؟ متهم پاسخ داد:به ما گفته بودند این قانون کار شماست ،ابتدا تذکر می دادیم برای بار دوم تهدید می کردیم و اگر حضور معتادی در محدوده ما ادامه داشت او رابه زور سوار خودرو می کردیم وبه «خانه سبز» انتقال می دادیم!
سپس رئیس دادگاه سوال کرد باتوم هم داشتید؟ متهم پاسخ داد:بله! اما آن روز جوان معتاد(متوفی)را درحالی که به زور سوار خودرو می کردیم من فقط یک لگد به او زدم! ولی او را نکشتیم و از مرگ او هم اطلاعی نداریم! فقط وقتی خودش را از داخل خودرو بیرون انداخت و فرارکرد متوجه شدیم که گوشی تلفن او جا مانده است! در این هنگام مقام قضایی پرسید این قانون(تذکر،تهدید وانتقال) را شما از کجا مطرح می کنید؟ که متهم پاسخ داد:به ما می گفتند این شیوه کار ما بود!
در حالی که متهمان درتنگنای سوالات تخصصی قضات باتجربه دادگاه به تناقض گویی ادامه می دادند،سعیدی پور (وکیل اولیای دم) نیز به دفاع پرداخت و اظهارات متهمان را منطبق با واقعیت ندانست و با دلایل و استنادات حقوقی ادعاهای متهمان را رد کرد. درحالی که متهمان آخرین دفاعیات خود را بیان کردند،رئیس دادگاه نیز پایان رسیدگی را اعلام کرد تا رای قانونی پس از مشورت های قضایی صادر شود.